فرش قرمز دهلی به افتخار مسکو گشوده شد
این سفر تنها یک ملاقات دیپلماتیک نبود، بلکه بهعنوان یک بیانیه روشن و یک نمایش سیاسی جامع تلقی میشود که نشاندهنده ناکامی کامل سیاستهای تحریمی آمریکا و اروپا علیه روسیه و کشورهایی مانند هند...
فرش قرمز دهلینو برای مسکو
این سفر نه تنها یک ملاقات دیپلماتیک، بلکه یک اعلامیه واضح و یک مانور سیاسی جامع بود که نشان داد سیاستهای تحریمی ایالات متحده و اروپا در قبال روسیه و کشورهای مستقل مانند هند به طور کامل شکست خورده است.
ولادیمیر پوتین در سفر دو روزه خود به دهلینو با «درائوپادی مورمو» رئیسجمهور و نارندرا مودی نخستوزیر هند دیدار کرد. این سفر نخستین سفر رئیسجمهور روسیه به هند پس از آغاز بحران اوکراین بود و همزمان با بیستوپنجمین سالگرد شراکت استراتژیک ویژه دو کشور که با ابتکار پوتین در سال ۲۰۰۰ آغاز شد، انجام گرفت. در این دو روز، ۱۶ توافقنامه دولتی و ۱۵ قرارداد تجاری امضا شد که شامل حوزههایی از انرژی هستهای تا تولید مشترک تسلیحات و از کشاورزی تا فناوریهای پیشرفته بود.
این سفر نه تنها یک ملاقات دیپلماتیک، بلکه یک اعلامیه روشن و یک مانور سیاسی جامع بود که نشان داد سیاستهای تحریمی آمریکا و اروپا که قرار بود روسیه را منزوی کند و کشورهای مستقلی مانند هند را به تسلیم در برابر سیاستهای یکجانبه آمریکا وادار کند، نه تنها ناکام مانده، بلکه به کاتالیزور همگرایی قدرتهای غیرغربی تبدیل شده است.
سفر پوتین را میتوان یکی از مهمترین رویدادهای دیپلماتیک سال دانست. در جهانی که آمریکا با تعرفه و تحریم و اروپا با قطع وابستگی به انرژی روسی تلاش میکند نظم دلخواه خود را حفظ کند، مسکو و دهلینو نشان دادند که بازیگرانی که به دنبال مدلهای جایگزین برای اداره جهان از جمله جهان چندقطبی هستند، نه تنها منزوی نشدهاند، بلکه با شتاب بیشتری به یکدیگر پیوستهاند.
این دیدار همچنین پاسخ عملی هند به فشارهای واشنگتن بود؛ پاسخی که نه با تقابل، بلکه با تقویت پیوندهای جایگزین ارائه شد.
حجم تجارت دوجانبه هند و روسیه که پیش از بحران اوکراین تنها ۱۳ میلیارد دلار بود، تا پایان سال ۲۰۲۵ به نزدیک ۶۹ میلیارد دلار خواهد رسید. بخش عمده این افزایش ناشی از خرید گسترده نفت و گاز ارزان روسیه توسط هند است، اما دو کشور مصمماند این رابطه را از الگوی «نفت در برابر کالا» خارج کنند. برنامه همکاری اقتصادی تا سال ۲۰۳۰ که در این سفر به امضا رسید، هدف دو برابر کردن تجارت به ۱۰۰ میلیارد دلار را دنبال میکند و حوزههایی چون کشاورزی، معدن، الماس، حملونقل دریایی، داروسازی و فناوریهای پیشرفته را شامل میشود.
قرارداد تأمین سوخت برای راکتورهای ۳ و ۴ نیروگاه هستهای کودانکولام با ظرفیت ۶۰۰۰ مگاوات، برنامه همکاری در خاور دور روسیه تا سال ۲۰۲۹ و گسترش پرداخت با ارزهای ملی (روپیه-روبل) تنها بخشی از این پازل هستند. پوتین شخصاً قول «تأمین بدون وقفه» انرژی را داد؛ قولی که دقیقاً در نقطه مقابل تحریمهای ثانویه آمریکا قرار داشت. این در حالی است که واشنگتن از اوت ۲۰۲۵ تعرفههای ۵۰ درصدی بر کالاهای هندی وضع کرده و در اکتبر همان سال شرکتهای بزرگ نفتی روسیه را تحریم کرده بود تا هند را از خرید نفت روسی بازدارد. اما نتیجه این اقدامات کاملاً متضاد با اهداف تحریم بود. هند نه تنها خرید را متوقف نکرد، بلکه با مکانیسمهای مالی مستقل، وابستگی به سوئیفت و دلار را به حداقل رساند و در عمل نشان داد که تحریمها دیگر ابزار کارآمدی برای اداره جهان نیستند.
آمریکا به این سفر و نتایج آن بیتفاوت نماند. پیش از سفر، دونالد ترامپ تعرفههای سنگین را به عنوان «مجازات» خرید نفت روسی اعلام کرده بود. پس از سفر پوتین، مقامات تجاری آمریکا اعلام کردند که مذاکرات تجاری با هند «پیچیدهتر» شده و سفر قریبالوقوع نماینده ویژه تجارت آمریکا به دهلینو قرار است «توازن ژئوپلیتیکی» را به طرف هندی مجدد گوشزد کند. رسانههای آمریکایی سفر را «تست بزرگ برای هند» نامیدند و هشدار دادند که ادامه همکاری دفاعی و انرژی با روسیه میتواند توافقات تجاری با آمریکا و اروپا را به خطر بیندازد.
پوتین در مصاحبهای صریح از «استانداردهای دوگانه» آمریکا انتقاد کرد و پرسید اگر آمریکا همچنان اورانیوم غنیشده و گاز مایع روسی میخرد، چرا هند نباید نفت و سوخت هستهای بخرد؟ این پرسش بیپاسخ ماند، اما خشم واشنگتن را برانگیخت. برخی تحلیلگران آمریکایی این سفر را «پیام مستقیم مودی به ترامپ» تفسیر کردند: هند تسلیم فشار یکجانبه نمیشود و ترجیح میدهد به جای انتخاب میان مسکو و واشنگتن، هر دو رابطه را به صورت مستقل مدیریت کند.
همکاری نظامی همیشه ستون فقرات روابط هند و روسیه بوده است. در این سفر نیز توافق بر تولید مشترک تسلیحات پیشرفته، تکمیل تحویل سامانههای اس-۴۰۰، گسترش همکاریهای دریایی و فضایی، و امضای پیمانهای لجستیکی جدید برای استفاده متقابل از پایگاهها و بنادر استوار بود. این همکاریها دیگر صرفاً خرید و فروش نیستند؛ آنها به یک دیپلماسی دفاعی چندلایه تبدیل شدهاند که هم امنیت ملی دو کشور را تقویت میکند و هم توازن قدرت در آسیای جنوبی و اوراسیا را حفظ میکند.
در حالی که آمریکا هند را به کاهش وابستگی نظامی به روسیه فرا میخواند، دهلینو با امضای این توافقات نشان داد که امنیت خود را به فشارهای خارجی گره نخواهد زد.
هر دو کشور از نظم چندقطبی دفاع میکنند؛ نظمی که در آن هیچ کشوری نتواند با تحریم و تعرفه سرنوشت دیگران را تعیین کند. مودی روابط دو کشور را «ستاره قطبی در جهان متغیر» نامید و پوتین با ادای احترام به مهاتما گاندی در کاخ راجغات، بر ارزشهای مشترک استقلال و خوداتکایی تأکید کرد. این دیدگاه دقیقاً در نقطه مقابل مدل آمریکایی قرار دارد که بر پایه سلطه دلار، سوئیفت و تحریمهای یکجانبه بنا شده است. الگوی مشابهی در روابط روسیه و چین دیده میشود: تجارت ۲۴۰ میلیارد دلاری، پرداخت بدون دلار، سرمایهگذاریهای عظیم در انرژی و زیرساخت. هند نیز اکنون همین مسیر را میپیماید.
بریکس و سازمان همکاری شانگهای به بسترهای اصلی این همگرایی تبدیل شدهاند و سفر اخیر پوتین به هند، حلقه دیگری به زنجیر این اتحادهای جایگزین افزود.
مهمترین پیام سفر، نمایش عملی تابآوری در برابر تحریمها بود. دو کشور با تسویه با ارزهای ملی، استفاده از مسیرهای حملونقل جدید (از جمله بنادر ایران و کریدور شمال-جنوب)، و بانکهای غیرغربی، نشان دادند که میتوان بدون تکیه به زیرساختهای مالی غربی نیز اقتصادهای بزرگ را اداره کرد. در حالی که اروپا برای جبران قطع گاز روسیه بیش از ۲۰۰ میلیارد یورو هزینه کرد و با بحران انرژی دستوپنجه نرم میکند، هند انرژی ارزان و پایدار دریافت میکند و روسیه بازار مطمئنی برای نفت و تسلیحات خود دارد. این تجربه به یک الگوی قابل تکرار برای جنوب جهانی تبدیل شده است.
وقتی کشوری از پذیرش نظم دلخواه غرب سر باز میزند، به جای تنهایی، شرکای جدیدی پیدا میکند و با آنها نظامهای موازی مالی، تجاری و امنیتی میسازد. تحریمها که قرار بود ابزار انزوا باشند، به موتور همبستگی تبدیل شدهاند.
سفر دو روزه پوتین به هند بیش از یک رویداد دیپلماتیک بود؛ این سفر اعلام پایان عصر تحریم به عنوان ابزار مؤثر اداره جهان بود. پایداری تأمین انرژی، گسترش همکاریهای صنعتی و فناوری فراتر از نفت، تقویت دیپلماسی دفاعی، پیشبرد نظم چندقطبی و خنثیسازی عملی تحریمها، پنج دلیل اصلی اهمیت این دیدارند. در حالی که آمریکا با تعرفه و اروپا با قطع وابستگی تلاش میکنند جهان را به دو اردوگاه تقسیم کنند، روسیه، ایران، هند و چین (و به زودی بسیاری از کشورهای دیگر) نشان میدهند که میتوان جهانی ساخت که در آن همکاری بر تقابل، استقلال بر وابستگی، و چندقطبیگرایی بر هژمونی غلبه دارد.
این سفر کوچک، در واقع، آغاز یک تحول بزرگ بود: تحریمی که قرار بود روسیه را به زانو درآورد، در عمل به معماری یک نظم جدید جهانی کمک کرد؛ نظمی که دیگر در واشنگتن یا بروکسل، بلکه در دهلینو، مسکو و پکن نوشته میشود.